.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گرگان، خط ممتد تاريخ ‌در شمال ايران
محلي‌هاي شهر گرگان مي‌گويند صبح‌هاي دوشنبه نوري سبز از طرف كربلاي معلي تمام حاشيه امامزاده‌اي قديمي در ميان اين شهر را فرا مي‌گرفت سپس اين نور به سمت مشهد سير مي‌كرد. حالا و با گذشت چندين دهه از اين اتفاق هنوز نام امامزاده نور بخشي از خاطرات امروزي و ديروزي مردم اين شهر شده است.
گرگان، خط ممتد تاريخ ‌در شمال ايران

اشاره: محلي‌هاي شهر گرگان مي‌گويند صبح‌هاي دوشنبه نوري سبز از طرف كربلاي معلي تمام حاشيه امامزاده‌اي قديمي در ميان اين شهر را فرا مي‌گرفت سپس اين نور به سمت مشهد سير مي‌كرد. حالا و با گذشت چندين دهه از اين اتفاق هنوز نام امامزاده نور بخشي از خاطرات امروزي و ديروزي مردم اين شهر شده است. امامزاده اسحاق نور كه در خيابان سرچشمه گرگان واقع شده، بنايي متعلق به قرن 9 هجري قمري است كه جدا از بحث تاريخي بودنش‌‌از اماكن زيارتي شهر گرگان به شمار مي‌رود كه هر روزه ميزبان بسياري از مردم است. اين امامزاده تنها بخشي از بناهاي تاريخي بافت قديم شهر گرگان است كه تلاش تازه‌اي براي احياي آن صورت گرفته است. احياي بافت‌هاي تاريخي هر شهر با احياي فرهنگ و آيين‌هاي بومي آن نسبت مستقيم دارد كه اين موضوع ضرورت توجه به احياي بافت هاي تاريخي را بيش از پيش نشان مي‌دهد. چندي پيش خبرنگاران سفري كوتاه به گرگان به عنوان يكي از شهرهاي صاحب تاريخ و تمدن كشورمان داشتند تا بيشتر با اين شهر كهن كشورمان آشنا شوند. گزارش زير تنها معرفي بخشي كوچك از ابنيه تاريخي اين شهر و فعاليت‌هاي باستاني در حاشيه آن است كه در چند سال اخير صورت گرفته است.


گرگان، ريشه در تاريخ


گرگان شايد در ذهن كمتر كسي به عنوان شهري تاريخي و داراي سوابق فرهنگي ريشه‌دار در تاريخ باستان و حتي معاصر جلوه كند، اما اين شهر در واقع يكي از شهر‌هاي تاريخي كشورمان است كه با توجه به آن‌كه در شاهراه برخي از رويداد‌هاي مهم تاريخي نيز قرار گرفته است از آن به عنوان شهري نامدار و البته تاريخي ياد مي‌شود.

اگر از ريشه هنر و معماري سلجوقي و حتي ساساني در اين شهر بگذريم، اما بيشتر بافت معماري قديمي شهر تاريخي گرگان به دوره قاجاريه و پهلوي برمي‌گردد.

بافت تاريخي گرگان اما بافتي يكپارچه و حدود 100 هكتاري است كه از آن به عنوان شهري استخوان‌دار در ميان ديگر شهرهاي كشورمان كه داراي بافت تاريخي هستند ياد مي‌شود.

در بافت تاريخي اين شهر 3 تكيه تاريخي متعلق به دوره پهلوي وجود دارد كه هريك در جاي خود قابل تامل است، اما از اين مهم نمي‌توان غافل شد كه معماري دوره سلجوقي حرف‌هاي زيادي در گرگان براي به زبان آوردن دارد. معماري در دوره سلجوقيان در ايران و بخصوص در گرگان رونقي تازه گرفت تا اين دوره را بتوان دوره‌اي طلايي در هنر معماري ايران و حتي اين شهر برشمرد.

ساخت و ساز بنا‌ها در دوره سلجوقي به شيوه‌اي باورنكردني از استحكام متفاوت‌تري نسبت به دوره‌هاي قبلي خويش بهره‌مندند و البته زيبايي‌هاي هنري نيز بخشي لاينفك از معماري دوره سلجوقي است.

برخي از مورخان معتقدند كه وجود وزيري دانشمند چون خواجه نظام‌الملك در دستگاه حكومتي سلجوقيان باعث رونق صنايع و فنون شد. وي مدارس زيادي در شهرهاي بغداد، نيشابور، مرو، ري و جرجان تاسيس كرد و تقريبا از همين زمان بود كه مدارس از مساجد جدا مي‌شدند. مدارسي كه در زمان صدارت خواجه نظام‌الملك به وجود آمد اغلب چهار ايواني است.

مسجد جامع گرگان

مسجد جامع گرگان يكي از همين بناهاي تاريخي است كه جذابيت‌هاي خاص خود را دارد. اين مسجد در كنار بازار اصلي نعلبندان شهر قرار دارد. باستان‌شناسان عمر تاريخي اين مسجد را به دوره سلجوقيان نسبت داده‌اند. يكي از دلايلي كه مي‌توان به وضوح سلجوقي بودن اين مسجد را مشاهده نمود مناره‌هاي كم‌نظير اين مسجد تاريخي است كه به صورت كروي ساخته شده‌اند.

مناره‌هاي مساجد دوره سلجوقي كروي است كه روي آن كتيبه‌اي به خط كوفي قرار دارد. اين شيوه معماري روشي منحصر به فرد در تاريخ معماري ايران است كه نمونه آن در مسجدسازي‌هاي دوره خوارزمشاهيان نيز ديده مي‌شود.

مورخان ساخت مسجد جامع گرگان را به سال 804 هجري قمري نسبت داده‌اند. مسجد جامع گرگان كه با شماره 181 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است شاهكاري است كه در عصر درخشان معماري ايران (دوره سلجوقيان)‌ بنا گرديد. اكنون از نشانه‌هاي سلجوقي بودن اين بناي معروف در بافت تاريخي گرگان فقط مناره آجري آن كه داراي كتيبه‌اي به خط كوفي است باقي مانده است و بس.

البته وجه تمايز اين مسجد منبر چوبي مسجد هشت پله‌اي آن است كه منبت‌كاري و با قاب شيشه‌اي پوشانده شده است. اين منبر داراي 2 كتيبه است كه تاريخ‌هاي 1157و 1018هجري بر آن نوشته شده است. طبق كتيبه‌اي كه تاريخ 15 شعبان 1018هجري را روي خود دارد، ساختمان مسجد در دوره سلطنت معين‌الدين ابوالقاسم بابر بهادر به وسيله باباحسين نامي شروع و در عهد شاه‌عباس توسط قطب‌الدين احمدابن ملاعلي استرابادي به اتمام رسيده است.

از كتيبه ديگر كه به تاريخ 1157هجري قمري است اين نكته دريافت مي‌شود كه اين مسجد در زمان نادرشاه و به دستور حاكم استرآباد (محمدحسين‌خان قاجار) به سرپرستي حاجي قربان‌آقا مرمت شده است.

اين مسجد پس از زلزله شديد سال 1303خورشيدي دوباره مرمت گرديد. مرمت اين مسجد در سال‌هاي اخير رونقي دوباره گرفت تا به عنوان يكي از بناهاي تاريخي احياشده زينت اين شهر به شمار رود.

خانه تاريخي امير لطفي

از ديگر بناهاي بافت تاريخي گرگان كه با احيا رنگ و رويي تازه به خود گرفته است خانه امير لطفي است كه در نزديكي مسجد جامع در محله نعلبندان واقع شده. اين بناي 2 طبقه با سازه آجري به صورت كلاه‌فرنگي در درون حياط مصفايي قرار گرفته است كه زيبايي دوچنداني را به اين خانه‌اي تاريخي داده است.

امير لطفي يكي از بزرگان گرگان در عهد قاجاريه بوده است كه بنا به گفته مسوولان ميراث فرهنگي اين شهر، خانه‌اش مي‌تواند به عنوان نمونه‌اي گويا از معماري قاجاريه در اين شهر به نمايش درآيد. احيا و مرمت اين خانه تاريخي متعلق به دوره قاجار اكنون به پايان رسيده است و تا چندي ديگر در قالب موزه صنايع‌ دستي درهايش به سوي بازديدكنندگان باز خواهد شد.

اين خانه تاريخي براي مرمت پس از شناسايي از سوي مسوولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان گرگان در سال 1386 خريداري شد و پس از مرمت آن كه نزديك به 3 سال به طول انجاميد اكنون به عنوان يكي از خانه‌هاي احيا شده در بافت تاريخي اين شهر جلوه‌اي تازه به خود گرفته است.

خانه دائمي نيز از ديگر خانه‌هاي تاريخي اين شهر است كه در دوره قاجاريه بنا گرديده و اكنون مراحل پاياني مرمت خود را پشت سر مي‌گذارد.

موزه گرگان، گنجينه تاريخ

بازديد از گرگان بدون ديدار از موزه آثار تاريخي اين شهر كه در محدوده بافت قديم اين شهر قرار گرفته شايد كاري عبث و بيهوده باشد.

اين موزه كه در واقع همان كاخ معروف رضاخاني اين شهر است در برگيرنده بخشي از تاريخ اين شهر است كه مي‌تواند زبان گوياي تاريخي اين شهر نيز به شمار رود.

اين كاخ كه در سال گذشته مرمت دوباره‌اي براي نمايش شد براي نخستين بار در سال 1341 به عنوان موزه در اين شهر مورد استفاده قرار گرفت.

جالب آن است كه بندر تركمن و بندر گز در زمان حكومت پهلوي اول مركز بيشترين تبادلات مالي و اعتباري ايران و روسيه بوده است و به همين دليل اين كاخ موزه حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد.

اين كاخ موزه پس از انقلاب سال‌ها تعطيل شد تا در اواخر سال 1367 بازگشايي شود. اما مرمت و احياي اين كاخ موزه در 3 سال اخير قوت گرفت تا ميزباني بسياري از نفايس تاريخي اين شهر را بر عهده بگيرد. سكه‌هاي تاريخي متعلق به دوره‌هاي اشكاني و ساساني كه درون اين كاخ موزه جا گرفته‌اند تا ميز امضاي قرارداد‌هاي مهم تاريخي رضاخان همه و همه مواردي است كه مي‌توان در اين موزه يافت.

علاوه بر نفايس باستاني بخش ديگري از اين كاخ موزه ميزبان نماد‌هاي مردم‌شناسي گرگان است كه در جاي خود قابل توجه است. در واقع نكته قابل توجه در اين موزه كوچك اما پر از اشياي تاريخي تداوم جريان زندگي در گرگان است كه در آن مي‌توان آثاري از نزديك به 6 هزار سال قبل تا امروز را يافت.

ديوار گرگان، تاريخ شمال ايران


يكي ديگر از مواردي كه گرگان را در رديف شهرهاي داراي پيشينه كهن در كشورمان قرار مي‌دهد وجود ديواري تاريخي در اين شهر است كه باعث شده است كه گرگان نام و آوازه‌اي جهاني بر خود بگيرد.

سد اسكندر، سد انوشيروان، سد فيروز و قزل‌الان (مار سرخ) همه نام‌هاي اين ديوار تدافعي است كه در طول تاريخ دستخوش بسياري از حوادث و رويداد‌ها شده است.

اهميت باستاني اين ديوار تاريخي آنقدر براي باستان‌شناسان بالاست كه چندي پيش در خبري رسمي كه روي خبرگزاري‌ها قرار گرفت باستان‌شناسان قدمت اين ديوار را حتي بيشتر از ديوار چين ارزيابي كردند.

آن‌كه اين ديوار تاريخي همطراز و همسنگ ديوار معروف و جهاني چين است يا خير بحثي ديگر است، اما هم‌اكنون بسياري از باستان‌شناسان معتقدند كه اين ديوار با توجه شواهد و قراين آنقدر حرف براي گفتن دارد كه نياز به مقايسه با ديوار‌هاي معروف ديگر دنيا نيست.

بسياري از باستان‌‌شناسان در بررسي‌هاي ميداني خود طول اين ديوار را 160 كيلومتر عنوان كرده‌اند كه در مقايسه با موارد مشابه در خارج از ايران منحصر به فرد و رويايي به نظر مي‌رسد.

شايد آن‌كه پيشنيان ما در دوره‌هاي اشكاني و ساساني چگونه و چرا به ساخت چنين ديوار دفاعي روي آورده‌اند دليل اصلي براي حضور چندين ساله باستان‌شناسان در اين منطقه باشد. در بررسي نام اين ديوار از سوي باستان‌شناسان متعدد داخلي و خارجي نام‌هاي متعددي عنوان شده است، اما در مهم‌ترين آنها كه از سوي منابع رسمي شهر گرگان نيز اعلام شده است آمده است: ابن اسفنديار در تاريخ تبرستان نام اين ديوار را فيروزكند نوشت. حمدالله مستوفي در نزهته‌ القلوب اين ديوار را اثر فيروز ساساني مي‌داند، اما از زماني‌كه جهانگردان اروپايي در قرون 16و17 ميلادي به ايران مسافرت كرده‌اند نام اسكندر به آن اضافه شد. در قرون اخير باستان‌شناس معروف آلماني اشميت، با بررسي هوايي كه در اين منطقه انجام داد طول آن را 170 كيلومتر و زمان احداث آن را بين حمله اسكندر و اوايل اسلام دانست. رابينو ديگر باستان‌شناس معروف جهاني نيز در كتاب مازندران و استرآباد آن را بناي اسكندر مي‌داند كه در دوره انوشيروان تجديد بنا گرديد. از سويي ديگر پروفسور ارنه (Arne) ‌ سوئدي تاريخ بناي آن را تا زمان ساسانيان مي‌داند و ريچارد فراي نيز در مقاله سيستم دفاعي عهد ساسانيان، بنياد اين ديوار را به انوشيروان نسبت مي‌دهد.

اين ديوار در موقعيت جغرافياي خاصي قرار گرفته است كه شايد دليل اصلي رويكرد و حضور بسياري از باستان‌شناسان داخلي و خارجي موقعيت خاص اين ديوار باشد.

امتدادي كه از شرق درياي خزر در ناحيه گميشان آغاز مي‌شود و پس از گذر از شمال آق‌قلا و گنبدكاووس به طرف شرق ادامه يافته و در كوه‌هاي پيش كمر محو مي‌گردد، از اين ديوار جالب آن است كه در مسير گذر اين ديوار در گرگان محوطه‌هاي باستاني متعددي وجود دارد كه سال‌ها مورد توجه باستان‌شناسان قرار گرفته است و نشان‌دهنده آن است كه در اطراف اين ديوار در زمان باستان‌ تمدن‌هايي براي زندگي نيز وجود داشته است.

محوطه‌هاي باستاني اطراف اين ديوار معرف نوع خاصي از نگاه مردمان باستان ساكن شمال ايران به نوع و سبك زندگي در اين منطقه است كه در جاي خود تعجب بسياري از باستان‌شناسان را به خود جلب كرده است. محوطه‌هاي تاريخي مانند قره شيخ تپه، ملاعلي تپه، آبادان تپه، ملك علي تپه و قره‌محمد تپه كه در قسمت شمالي ديوار واقع شده‌اند و البته كاوش در آنها براي يافتن رازهاي جديدي از اين ديوار مرموز و تاريخي ادامه دارد.

در كاوش‌هاي انجام گرفته در حاشيه اين ديوار اشياي تاريخي متعددي به دست آمده است كه از مهم‌ترين آنها مي‌توان به سفال‌هاي خاكستري دوره اشكاني و سفال‌هاي قرمز دوره ساساني اشاره كرد. كشف اشياي باستاني در اين منطقه آنقدر زياد بوده است كه در برخي از نقاط حايل اين ديوار تكه‌هاي سفالينه‌هاي تاريخي را بدون هيچ كاوشي روي زمين مي‌توان مشاهده كرد.

باستان‌شناسان پس از بررسي در نقاط مختلف اين ديوار متوجه نكته خاصي در مورد اين ديوار تاريخي شدند كه در امتداد اين ديوار نشان مي‌داد كه در ساخت اين ديوار علاوه بر آجر، خشت نيز به كار رفته است و علاوه بر آن به نظر مي‌رسد كه احداث ديوار با سرعت و شايد تحت فشار حكومت انجام گرفته است. اين نكته يعني سرعت در احداث اين ديوار يكي از رمز و رموزي است كه دلايل ساخت اين ديوار را در پرده‌اي از ابهام قرار داده است.

از سويي اطلاعاتي كه در مورد رموز اين ديوار تاريخي از سوي دانشمندان و باستان‌شناسان روسي به دست آمد نشان داد كه اين ديوار مي‌توانسته به عنوان ديواري دفاعي كه در دوره اشكانيان مورد استفاده قرار گرفته كاركرد داشته باشد.

آنها با مطالعاتي كه روي تغييرات آب درياي خزر در قسمت شرق آن انجام داده‌اند به اين نتيجه رسيدند كه به دليل آن‌كه در دوره ساساني آب درياي خزر بالا بوده است ايجاد ساختمان ديوار دفاعي توجيهي غيرعلمي داشته است. اما اين روند در حدود سال 200ق.م تا 300م تغيير كرد تا سطح آب درياي خزر در سطح كنوني قرار گيرد تا دليلي منطقي براي ساخت اين ديوار به دست بيايد.

آنها معتقد بودند كه اين ديوار در دوران حكمراني مهرداد دوم (87 ـ123ق.م) ساخته شده و البته در دوره ساساني بازسازي و تعمير گرديده است.

در بخش ديگري از اين بررسي‌ها آمده است: «از آنجا كه هجوم قبايل وحشي مثل سكاها به شمال ايران در دوره اشكاني بخصوص در زمان مهرداد دوم آغاز شده بود، براي دفاع از هجوم اين قبايل ديوار دفاعي گرگان ساخته شد.»

مهدي نورعليشاهي/ گروه فرهنگ و هنر


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 10 تير 1389
آقای شمال نیوز :
نه حمله به گرگانیهارو خواستیم نه تعریف-
لطفا معندل باشید
غلط انداز 10 تير 1389
راستي راستي همينجور مفتكي داد گرگاني ها رو در آوردم. اي كه چه قدرتي دارد اين طنز. به نازم به قدرت خدا كه چه موجودي ساخته كه به خاك بيشتر از دين تعصب مي ورزد. حقير سراپا تقصير از بس كه بي سوادم همينجوري ها مي خواهم يك چيزكي را جع به استان گلستان بنويسم شايد بعضي از شهرهاي آن از من پشتيباني كرده و مرا از شر حملات اين گرگاني عزيز نجات دهند تا اينقدر بيسوادم نخواند.
گرگان ظاهراً دارد كلاه گشادي بر سر ساير شهرهاي استان گلستان مي گذارد و همه بودجه ها را در درجه اول براي خودش بر مي دارد و به فكر توسعه شهر گرگان است و بس. اگر اينجوري نيست به من بگوئيد بندرگز و بندرتركمن (بندرشاه سابق) و نوكنده و كردكوي چقدر پيشرفت كردند؟ اگه نبود بودجه وزارت راه و ترابري براي توسعه بزرگراهها در كشور كه الزاماً بايد به اصلاح و ترميم راهها اقدام مي كرد، الآن همين مقدار سرمايه گذاري هم در آنها انجام نمي شد. چرا وقتي دانشگاه منابع طبيعي و دانشگاه پزشكي در گرگان بود دانشگاه جامع را دوباره در گرگان قرار دادند. پس حق و حقوق شهرهايي مثل كردكوي و علي آباد و آزادشهر و گنبد و مينودشت چه شده است؟
با هزاران حيله همه بودجه ها را فقط در شهر گرگان مصرف كردند و شهرهايي مانند علي آباد و آزادشهر و گنبد و مينودشت و عباسعلي كش و تنگراه (البته اين يك روستا است) هيچ طرح و مقشه اي براي رشد و توسعه ندارند. در طول اين سال ها مسئولان حتي يك نيم نگاه ساده هم به اين شهرها نداشتند. اگر سرمايه هاي خصوصي افراد نبود و برخي از سرمايه داران كه زمين هاي بزرگ در اين شهرها دارند براي ساخت برخي از كارخانجات سرمايه گزاري نمي كردند هرگز مسئولان گرگاني به فكر آنها نبودند. يك بيمارستان درست و حسابي در اين شهرها وجود ندارد.
آهاي آقاي غلط انداز چكار مي كني؟ چرا الكي الكي داري افشاگري مي كني؟ بابا به اين همشهري هاي و هم استاني هاي سابقت رحم كن. درسته كه يكي تو را بيسواد خوانده ولي گناه بقيه چيه كه داري زير آب همه را مي زني؟ فكر مي كني مردم ساير شهرهاي گلستان حال دارند مثل مردم مازندران هر شهرستان را تبديل به يك استان بكنند؟ كور خواندي اينجا گلستان است و اصلش ما استان را مي خواستيم گرگان بناميم و يا بهتر بگويم براي بازگشت به تاريخ و زنده كردن قدمت گرگان مي خواستيم آن را هيركان و يا گرگانج بناميم ولي محض خاطر اينكه بين مردم اختلاف نبفتد از حق خودمان كه مانند انرژي هسته اي حق مسلم ما بود گذشتيم و آن را به احترام جنگل گلستان به اين نام نهاديم. حالا توي بيسواد فكر مي كني مي تواني بين ما را با اين ادبيات نصفه و نيمه بر هم بزني؟ هه هه هه. ما گرگاني ها خوب بلديم با شهر هاي خودمون چه جوري رفتار كنيم تا اونها بدون اينكه چيزي دريافت كنند از وضعيت راضي باشند و دم بر نيارن.
اگه فقط يك ذره بدونم كه كي هستي و نام جعلي غ.ل.ط. ا.ن.د.ا.ز. را روي خودت نمي گذاشتي همانطوري كه به حساب ميانكاله شما رسيديم به حساب اين حرف هاي صدمن يك غاز تو هم مي رسيدم. اين شمال نيوز يا اصولگرا يا مازندنومه همه شون براي پر كردن اوقات فراغت خلق الله اين مزخرفات را منتشر مي كنند تا بهر نان خدمت به نا اهلان كرده باسند. ولي...
شهروند گرگانی 11 تير 1389
قابل توجه نویسنده محترم باسواد
شما فرمودید که گرگانیها حق تمام شهرستانهای گلستان را خورده اند و... حال خواهش میکنم به خلاصه موارد زیر که بعضی از آنها حق هر مرکز استان هستش و در خارج از شهر گرگان در سایر شهرستان های استان مستقر شده اند توجه کنید : (با امکانات ساری در استان مازندران مقایسه کنید و با انصاف پاسخ دهید اگر هم شک دارید میتوانید موارد ذکر شده را در گوگل جستجو کنید !!!)

1 _ مرکز جراحی قلب باز گلستان و آنژیوگرافی در کردکوی
2_ سانترال لیزیک و جراحی چشم در بندرگز
3_ پیشرفته ترین دستگاه سنگ شکن برون اندامی کلیه در گنبد کاووس
4_مرکز سوانح و سوختگی در خان ببین
5_راه اندازی پیشرفته ترین دستگاه MRI شمال کشور در گنبد ( توسط سرمایه گذار گرگانی)
6_نیروگاه 1500 مگاواتی در علی آبار کتول
7_ پتروشیمی در آق قلا
8_کارخانه فولاد در مینودشت
9_ کارخانه سیمان در گالیکش
10_فرودگاه کلاله
11_بزرگترین شهر صنعتی و منطقه ویژه اقتصادی در آق قلا
12_بزرگترین مجتمع گل و گیاه در گنبد
13_ساخت پارک علم و فناوری استان در آق قلا
14_ساخت شهرک قرآنی در آزادشهر
15_ساخت شهرک حج در بندر ترکمن
16_ساخت بزرگترین مجتمع آموزشی کشاورزی در رامیان
17_ساخت بزرگترین بندر تجاری و تفریحی در گمیشان
18_بزرگترین مجتمع خاویار در بندر ترکمن
19_ایجاد دانشکده فنی گلستان در علی آباد کتول
20_تاسیس دانشکده های دانشگاه گلستان در کردکوی و آق قلا
21_ساخت دهکده ورزشی در بندر گز
22_دانشگاه بین المللی علوم پزشکی در بندر گز
23_ساخت بزرگترین مجتمع پرورش اسب و همینطور اسبدوانی در گنبد (غیر از مجتمع مورد استفاده موجود)
24_احداث بزرگراه سراسری که از مسیر شهرهای بندرترکمن آق قلا گنبد کلاله میگذرد و به سمت خراسان اتصال می یابد
25_ساخت مجتمع بزرگ کار آفرینی و کسب و کار رشد در آق قلا و علی آباد
و ........................................
این چند مورد نمونه بسیار کوچکی بود از ره آورد تلاش گرگانیها برای جدا شدن از سلطه مازندران تا شهرستان های گلستان پیشرفت کنند
آیا هنوز هم جزء مازندران بودیم در شهرستانهای گلستان این اتفاق های مبارک رخ می داد ؟؟؟؟؟؟؟
آیا برای شهرستان های مازندران هم می توانید فقط 5 مورد مثال بیاورید
Email : Gorgan_90@yahoo.com
احسان 13 تير 1389
عزیزم شما خیلی جو گیر هستی
خیلی از این امکانات و اونهایی رو هم که از قلم انداختی زمانی که جز مازندران بودی ایجاد شده
استان مازندران استانی است که برخلا ف بسیاری از استان ها داری توسعه متوازن است
نمونههای کوچکی را برای شما ذکر می کنم
1. فرودگاه بین المللی رامسر
2. پایانه صادرات گل و گیاه سلمانشهر
3. مجموعه بین المللی تفریحی نمک آبرود چالوس
4. فرودگاه و بندر نوشهر
6. دانشگاه مازندران بابلسر
7. دانشگاه نوشیروانی بابل
6. مرکز مخابرات استان در بابل
7. بیمارستان کودکان در امیرکلا
8. نمایشگاه بین المللی مازندران در قائمشهر
9. معادن ذغال سنگ البرز مرکزی در سوادکوه و آمل
10. نیرو گاه 2000 مگاواتی شهید سلیمی نکا
11. کارخانه سیمان نکا
12. نکا چوب
13. بند بین المللی امیر آباد بهشهر
14. دهکده المپیک در گلوگاه و جویبار
15. دانشگاه آزاد و پیام نور و غیر انتفاعی و علمی کاربردی در اکثر شهر های استان.
16. مزارع پرورش قزل آلا در لاریجان آمل
17. کارخانجات معظم صنایع غذایی در سراسر استان از جمله آمل همچون کاله

و ...

این امکانات زاغارت پزشکی و ... که در باره گلستان گفتی گفتی در تمام شهر ها و برخی از روستاهای مازندران موجوده

شهروند گرگانی 14 تير 1389
پس گرگان خیلی بدبخته که امکانات ساده یک روستای مازندران را هم نداره
برای خودم به عنوان یک شهروند گرگانی واقعا متاسفم
آیا به نظر شما این عقب ماندگی گرگان نتیجه 6 دهه تحت سلطه بودن مازندران نیست ؟؟
شهروند گرگانی
حسن 16 تير 1389
در حال حاضر (بعد از جدایی از مازندران) از دو نماینده گرگان یکی زابلی است.
اون موقعی که گلستان جز مازندران بود حداقل موجودیت داشتید
الان موجودیت شما هم از بین رفته
وقتی اسم گلستان رو تبدیل شد به سیستان نو
متوجه خواهید شد که چه بر سر گلستان رفته
بعد از جدایی از مازندران چون ترکمن های سنی در اکثریت قرار گرفتند دولت دست زابلی ها رو برای تسلط بر گلستان و کنترل ترکمن ها باز گذاشت
به طوری که میزان مهاجرت ها به شدت افزایش یافت
در حال حاضر طبق آمار رسمی یک پنجم گلستان را زابلی ها تشکیل می دهند و با توجه به رشد بالای جمعیتی و مهاجرت های فراوان و خشکسالی در زابل این جمعیت به سرعت افزایش می یابد
نه تنها ترکمن ها بلکه محلی ها نیز از سلطه طلبی زابلی ها در امان نیستند.
نتیجه استقلال گرگان از مازندران، ازبین رفتن موجودیت گلستان است
شاید کمی امکانات افزایش یافته باشد اما به چه قیمتی.
شما دوست عزیز گرگانی
یک بار مسیر گرگان کلاله را طی کن
و در طول مسیر به حاشیه جاده توجهکن
افراد دارای لباس زابلی و بلوچی بیش از محلی ها به چشم میایند
بنیادنیمروز کانون جهانی فرهیختگان سیستانی 11 ارديبهشت 1393
سلام ودرود به شما دوسنان گرامی,چون بحث زابلی ها وسیستانیها به میان امده بود مزاحم وقتتان شدم.دامن زدن به قومیت وشهرگرایی واستان گرایی به نفع هیچکس نیست. برای ما سیستانیها همان اندازه که مازندرانیهای غیور وشجاع قابل ستایش هستند,گرگانیهای متمدن ومهمان نواز هم باارش هستند.ما مدیون وقدردان هموطنان نازنین خودمان هستیم که نوادگان رستم ومرزبانان بی ادعای خود را در مشکلات تنها نمی گذارند.برای همگی ارزوی توفیق داریمwww.nimroozonline.irسایت نیمروزانلاین متعلق به بنیادنیمروز کانون جهانی فرهیختگان سیستانی منتظر ارسالهای زیبایتان می باشد/یاعلی

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.08 seconds.